مذهب در عرصه عمومي

پروفسور يورگن هابرمارس

متن سخنراني ايراد شده در سمينار جايزه هولبرگ

٧ آذر ١٣٨٤

بعيد است متوجه اين حقيقت نشده باشيم كه سنت هاي مذهبي و اجتماعات ديني از اهميت سياسي تازه اي كه تا كنون بي سابقه بوده ٬ برخوردار شده اند. اين حقيقت دست كم براي آن دسته از ما كه منطق عرفي رايج در جريان اصلي علوم اجتماعي پيروي مي كرده اند و بر اين باور بودند كه تجدد با سكولاريزه شدن ٬ با كم رنگ شدن عقايد و روش هاي مذهبي و نفوذ آنها در عرصه سياست و در زمينه كلي اجتماع٬ ملازمه تام دارد٬ كاملا دور از انتظار است . دست كم ٬ كشورهاي اروپايي ٬ با دو استثناي معروف لهستان و ايرلند شواهد كافي براي كاهش تدريجي تعداد شهروندان با ايمان اراًه نموده اند ٬ اعم از آن كه مذهبي بودن را از بعد معناي نهادين آن نگاه كنيم يا از لحاظ معناي روحاني و اعتقادي آن . با اين حال ٬ وجود برخي از شاخص ها٬ ناظر بر اين واقعيت است كه جوامع مذهبي در مورد استراتژي هاي ارتدودكس مبتني بر مخالفت با مدرنيته عملكرد بيشتري داشته اند تا در خصوص استراتژي هاي ليبرال مبتني بر مدرنيته .

 

جنبش هاي ارتدوكس و بنيادگرا در صحنه بين اللمللي ٬ در حال گسترش هستند. جداي از ملي گرايي هندوها ٬ امروزه اسلام و مسيحيت دو منبع از مهمترين منابع الهام بخش مذهبي محسوب مي شوند. روند احياي اسلام ٬ گستره جغرافيايي چشمگيري را از شمال آفريقا و خاورميانه تا آسياي جنوب شرقي كه پرجمعيت ترين كشور اسلامي يعني اندونزي در آن قرار دارد٬ در برگرفته است. نفوذ اسلام در منطقه جنوب صحرا در آفريقا نيز در حال رشد است و در آن منطقه با جنبش هاي مسيحي رقابت دارد.

 برای دریافت متن کامل سخرانی پروفسور يورگن هابرمارس اینجا راکلیک کنید.