گفتمان در نظريه فرهنگي مدرن، دال بر وجود پيكره يا مجموعهاي از گزارهها و قضاياي منسجم و بهم پيوستهاي است كه با تعريف و مشخص ساختن يك موضوع، شيء و يا محمول و با ايجاد مفاهيمي براي تحليل آن موضوع يا محمول ارزيابي دقيقي از واقعيت ارائه ميدهد (مكل دانل، 22: 1380).
سه بعد اصلي در گفتمان به چشم ميخورد كه عبارتند از: 1- كاربرد زبان 2- برقراري ارتباط ميان باورها و شناخت 3- تعامل در موقعيتهاي اجتماعي (اي و دايك، 18-17: 1382) . وظيفه اصلي مطالعه گفتمان، فراهم آوردن توصيفي يكپارچه از اين سه بعد است. گفتمان يك پديده علمي، اجتماعي و فرهنگي است و كاربران يك زبان وقتي در يك گفتمان مشاركت ميكنند، در واقع صورتي از كنشي اجتماعي را مرتكب شده و از تعاملي اجتماعي سود ميجويند. 
هنگامي كه به گفتمان به مثابه كاركرد و كاربرد زبان توجه كنيم، ميتوانيم جنبههاي ارتباطي و تعاملي آن را شناخته و از رهگذر تبيين گفتمان به مثابه رخدادي ارتباطي ميتوان درباره انواع خاص كاربرد زبان و گفتمان يا قلمرو اجتماعي آنان سخن گفت و به اصطلاحاتي چون گفتمان پزشكي، گفتمان سياسي، گفتمان حقوقي و ... دست يافت.
مفهوم گفتمان SMS نيز در اين چشمانداز است كه متولد شده و مورد بررسي نوشتار حاضر است. SMS يا سرويس پيام كوتاه[1]، در واقع پروتكلي است كه انتقال و تبادل پيامهاي كوتاه متني بين تلفنهاي همراه، دستگاههاي فكس و آدرسهاي IP اينترنت را ممكن ميسازد.
نگاهي كوتاه به پيامهاي رد و بدل شده و رايج در تلفنهاي همراه در ايران، به خوبي نشان ميدهد كه كاركردهاي ثانويه و اهداف پنهان در راهاندازي اين مجموعه، جايگزين اهداف اوليه و اصلي كه همانا اطلاعرساني صرف است، شده و از اين نظر به توليد گفتماني جديد با ويژگيهاي خاص انجامیده است.
تحقيق حاضر به دنبال بررسي و تحليل محتواي پيامهاي تلفني در ايران است كه براساس چارچوب تئوريك نظامهاي فكري فوكو به اين مسأله ميپردازد.