مارشال برمن يكي از ماركسيست اكتيويست هاي سال شصت و روشنفكري يهودي الاصل است . او با نوشتن كتاب تجربه مدرنيته مطرح شد اولين كتاب وي اصالت فرهنگي بحثي درباره اصالت فرهنگي مي كند. ولي وقتي او كتاب تجربه مدرنيته را نوشت خيلي سروصدا كرد. هواداران برمن جنبشي در دفاع از مدرنيته به راه انداخته اند و در عين حال در مقابل هابرماس و نظريه هاي وي درباره پروژه مدرنيته ، به بحث پرداخته اند.

هابرماس ، مورد احترام محافل دانشگاهي و فرهنگي سنتي آمريكا است ، يعني كساني كه در هاروارد وMIT هستند. انتشارات MITكتابهاي هابرماس را چاپ مي كند، ولي جالب است كه برمن و متفكراني كه طرفدار او هستن چند جلد كتاب منتشر كرده اند و زيرآب فكري هابرماس را زده اند.

كساني كه در زمينه هاي مختلف فكري از تئوري برمن مدلي ساخته اند ، به مسائل خاصي معتقدند و مكتب خاصي دارند و خيلي هم مورد استفبال واقع شده اند. زيرا مدلي كه برمن ارائه مي دهد از مدلي كه پست مدرنيست ها ارائه مي دهند ، بسته تر است . و يك مدلي universal داشته اند كه مي خواستند با آن دنيا را تغيير دهند و هنوز كاملا به آن معتقدند ولي تئوريي پوپوليستس از مدرنيته دارند كه هيچ ربطي به كارهاي قديميتر طرفدار مدرنيته ندارند، يعني با كارهاي نظريه پردازان آلماني از جمله هابرماس فرق دارد.

وي اخيراً كتاب چاپ كرده به نام Adventures in Marxismكه يك نوع دوباره نگري به ماركس است . كتابي كه در آن سعي كرده بحثهايي را كه در كتاب تجربه مدرنيته ارائه داده ، پي بگيرد، ولي تجربه مدرنيته كار بسيار مهمي است و با كتابهاي ديگر برمن قابل مقايسه نيست.

نظر برمن در واقع اين است كه مدرنيته اصلا بد فهميده شده است ومي خواهد بگويد ما ماركس را نفهميديم . بعد مي گويد آنهايي كه فكر مي كنند مدرنيته بلوپرينت دارد يعني دستورالعمل هست ، اينها به مدرنيته بيشتر خيانت كرده اند تا پست مدرنيست ها و هابرماس تمام سعي اش اين است كه يك سيستم ارائه دهد. البته هر دو معتقدند كه مدرنيته اخيراً دچار مشكل شده است . ولي اگر بحثشان را در مقوله پست مدرنيستم قرار دهيم به نظر من مقدار زيادي از اين كتاب مي گويد كه مدرنيته در جهان سوم همراه شده با مدرنيزاسيون و در جوامع غرب با مدرنيزم آمده. بدين سبب است كه دشمن فكريشان هابرماس محسوب مي شود و خودشان هم به اين معتقدند و در اين كتاب نقادانه با هابرماس برخورد مي كنند.